یکی یه دونهیکی یه دونه، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

یکی یه دونه مامان بابا

اومدم با خبرای خوووووووووووب

1392/6/2 15:10
نویسنده : مامان مریم
392 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااام  دردونه من خیلی خیلی خوشحالممممممم بالاخره خدا بهمون لطف کرد و تورو بهمون هدیه داد . عزیزدلم تو الان تو دله مامانی هستی و من از این بابت واقعا خدارو بی نهایت شکر میکنم هورااااااااااااااااااااا بالاخرا اون روز رسید نمیدونم از کجا شروع کنم راستش اینقد توی عید سرمون شلوغ پلوغ بود که... روز 3 فروردین ساعت 1 شب رفتم یواشکی بی بی گذاشتم وااااااااااااای به دودقیقه نکشید خط دومش هم رنگ گرفت ولی خب کمرنگ بود اصلا نمیتونستم باور کنم دویدم بیرون و نشون بابایی دادم فکر کردم توهم زدم ولی بابایی هم خطو دید ولی به خاطر اینکه منو زیاد امیدوار نکنه گفت به این تستا زیاد اعتماد نکن stop.gifخلاصه صبح تا از خواب پاشدم بابایی رفت سرکار دوباره یه تست جدید گذاشتم اونم سریع مثبت شد ولی من هنوز شوکه بودم عصر دوباره یکی دیگه گذاشتم اونم باز +++++++ شد ولی پررنگ تر دیگه داشت باورم میشد که تو دلم یه خبرایی هست فرداش رفتم از مایش گفت عصر اماده میشه تا عصر از استرس نفسم بالا نمیومد ساعت 6 با هزار تا دلهره و استرس رفتم ازمایشگاهشکلک های شباهنگShabahang اینقدم پله داشت که دیگه نفس کم میاوردم تا رفتم گفتم مثبته یا منفی منشی یه مکث کرد و گفت مثبته با بتای 145 وووووییییی منو میگی داشتم غش میکردم دیگه بهترین لحظه زندگیم بود

بابایی اون لحظه زنگید و گفت جواب چی شد منم گفتم منفیه اونم خیلی دمق گفت باشه خدافظ گفتم قطع نکن مثبته اینقد ذوق کرد که نگووووو عصر اومد خونه رفت دوش بگیره واسش جواب ازمایشو با یه شاخه گل و یه برگه که توش ننوشته بودم بابایی من دیگه اومدم تو دل مامانم مراقبمون باش ... بوس واسه باباییه مهربونم 08700000بعدشم رفتم بیرون وقتی اومدم اینقد ذوق زده شده بود که نمیدونست چی بگه برگه رو هم برداشت گفت یادگاری نگه دارم فدای باباییه مهربوووووووووونSmiley 

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

یکی یه دونه من تو الان 5 هفتته و اندازه یه هسته سیب هستی الهی قربونت بشم قول بدی 9 ماه به مامانی بچسبی و اذیتمم نکنی باشه عزیزم ....

دیروزم نوبت دکتر گرفتم ور فتم پیششون دکتر هم گفت میزان بتا خوبه یه سری ازمایش نوشت که انجام بدم بعدش ببرم پیشش و واسه هفته 8 هم سونو گرافی ... انشالله که خدا همه نی نی هارو در پناه خودش حفظ کنه بابایی خیلی هوامونو داره همش به من میگه اینو بخور ونو نخور کلی هم کمکم میده که خسته نشم خیلی خیلی دوست داریییییییییییییم کنجد کوچوولویه من07400000

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

انا
10 فروردین 92 12:06
سلاممممممممم

مبارک بااااااااااااشه دوست عزیزمممممم
نمیدونی اون لحظه ای که فهمیدم مامان شدی چقدر خووووووووووشحال شدم
مواظب خودت بااااااااااااااااااش
بوووووووووووس گنده از طرف خاله آنا و پسملی


مامانی
18 فروردین 92 12:30
سلام عزیزم نی نی دار شدنت مبارک خوشحالم که زود به آرزو ت رسیدی شوهری منم اصلا طاقت نداره تو رو خدا برا ما هم دعا کن زود به آرزومون برسیم.