نزدیکه عید و حرفای من
سلام به همه دوستای نازم که بهمون سر میزنن
و یه سلااااااااام خوشگل به نی نی نازم که خیلی دوستش دارم و فقط و فقط به عشقه اونه که اینجا مینویسم عزیز دلم دلم خیلی گرفته پس چرا نمیای و منو بابایی رو خوشحال کنی
نزدیکه عیده و داره بهار میاد دردونه منچهارشنبه ساعت 2:31 دقیقه سال تحویل میشه و یه سال جدی رو انشاالله میخوایم شروع کنیم امیدوارم تو این سال جدید توهم همراهه منو بابایی باشی
دیروز با بابایی رفتیم خرید کلی خوش گذشت و یه مقدار لباس و خوراکی خریدیم و دیگه اینکه مامانی مشغوله چیدن سفره هفت سینه و وقتی تکمیل شد عکسشو میزارم همینجا تا بعدا ببینی الهی قربون چشمای نازت ...
خونه تکونیمون تموم شده دست بابایی درد نکنه که خیلی کمک حالم بود ولی خب یه مقدار خورده کاری مونده هنوز... دوست داشتم عید خونه نباشیم و بریم مسافرت ولی خب چی کار کنیم که نمیشه ...
عسلکم چند شب پیش خواب دیدم تو بغلم بودی و خوابت برده بود وای اینقد معصومانه خوابیده بودی که نگو کاش توام یه کوچولو دلت واسه ما تنگ بشه و زودتر بیای
عیدت مبارک یکی یه دونه من ... دوستای نازم عید شمام مبارک انشالله که سال جدید سالی همراه با خیر و برکت سلامتی ارامش برای هممون باشه خیلی خیلی دوستون دارم